خیلی وقته ننوشتم

اول سال نو رو تبریک بگم امیدوارم سال خوبی برا همه باشه

من امسال خیلی بغض داشتم سر سال تحویل

اشکمم دراومد بخاطر بابا بزرگم که دیگه پیشمون نیست(صبحشم رفته بودیم سرخاکش اونجاهم کلی گریه کردم) و خیلی چیزای دیگه ولی چه میشه کرد

بعد سال تحویل هم رفتیم خونه ی پدربزرگم (بابای مامانم) هم خونه ی عمه ی بزرگم.

اون مسابقه ی کتابخوانی هم که شرکت کرده بودم  برنده شدم جایزه شم رسید دستم.آخرسال خیلی بدو بدو داشتم ولی بلاخره تموم شد

خیلی تو ذهنم پست گذاشتم ولی الان نمیدونم چی بنویسم